نارnaar تركه اي كه توسط آن عمق آب را سنجند به گویش طبری
ناری
(صفت ) منسوب به نار : 1 – ( صفت ) آتشی : ناری . سلاح ( اسلحه ) آتشی مانند تفنگ توپ . یا مثلثه ناری – روشن و شفاف و درخشنده همچو آتش 4 – – ( اسم )
ریان
(صفت ) 1 – سیراب مقابل عطشان . 2 – تر و تازه شاداب جمع روائ
آن
(اسم ) وقت هنگام لحظه ای که در آن هستی دم اندک زمان . جمع : آنات . یا آن به آن . لحظه به لحظه . یا در یک آن . در یک لحظه در یک دم .(4)
نارین
(اسم ) خزانه جواهر و زر سرخ که مستقیما تحت نظر سلطان بوده
کلمه مغولی مغول به خزانه محتوی جواهرات و زر سرخ که زیر نظر مستقیم سلطان وقت بوده است نارین می گفته اند .
ان
پسوند «-ان» در زبان فارسی، می تواند بعنوان نشانه ی مکان و موطن بکار رود. چنانکه «ایران» سرزمین آریایی ها، «یونان» سرزمین ایونیایی ها،«گیلان» سرزمین گیل ها، و… است. در طالقان نیز «-ان» در نامگذاری روستاها همین نقش را ایفا کرده است.
بعد آشنایی با کلمات جدا شده از اسم ناریان به ترکیبهای زیر در اسم زیبای ناریان می رسیم از جمله
نا+ریان=نای سیراب
نا+ریان=عطشان تشنه لب
نار+یان=جلوداران
ناری+ان=سرزمین شقایق.سرزمین روشن و درخشنده.سرزمین زر سرخ
یک تحلیل
برداشت من از معانی ترکیبها مخصوصا ترکیب ناری+ان این است که به علت وجود گلها وگیاهان سرخ رنگی که در منطقه ناریان هستند ووجود خاک سرخ احتمالا در این منطقه ونزدیکی معنی کلمه نار به رنگ سرخ وشاید تاثیر پذیری زبان مغولی که به جواهر سرخ نارین می گفتند ودر آخر به علت سرمای شدید در زمستان که تاثیر آن بر روی پوست صورت افراد ساکن ناریان هویدا می شد و رنگ پوست آنها به سر خ متمایل می شد از این رو معنی جدیدی که من به شخصه از اسم ناریان برداشت می کنم (سرخ رویان)یا (سرزمین سرخ)است.
نویسنده : آقای سیدمرتضی میرغیاثی
دیدگاه خود را بنویسید